
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۱۰۵
۱
از کفر توان رستن ای یار به آمیزش
سجاده تواند شد زنار به آمیزش
۲
سیلاب شود قطره انگور شود باده
تا فرد روان آرند اقراربه آمیزش
۳
نتوان گره دل را واکرد به یک ناخن
بسته است درین عالم هرکار به آمیزش
۴
ماننده دوناخن بس عقده که بگشایند
چون دست یکی سازنددویاربه آمیزش
۵
درساز به همجنسان زنهار که می گردد
چون حبل متین محکم یک تار به آمیزش
۶
مقصود زآمیزش ،آمیزش روحانی است
آمیزش ظاهر را مشمار به آمیزش
۷
درگوشه تنهایی هموار نمی گردد
هرکس که نشد صائب هموار به آمیزش
تصاویر و صوت

نظرات