
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۱۱۶
۱
افتاد ماه عارض او در وبال خط
زلفش هوا گرفت به یک گوشمال خط
۲
منسوخ گشت چون خط کوفی ز خط نسخ
طغرای چین ابروی او از مثال خط
۳
گر صد هزار تبت وارونه خوانده ای
بیرون نمی رود ز ضمیرت ملال خط
۴
قیر دوال پا که شنیدی خط است و بس
چند آبروی تیغ بری در زوال خط
۵
خواهد فتاد کوکب بخت بلند تو
از آه و دود سوختگان در وبال خط
۶
رحمی به خاکساری عاشق نمی کنی
تا روی نازکت نخورد خاکمال خط
۷
صائب چه دولتی است که روشن نموده است
چشمم سواد خط غبار از خیال خط
تصاویر و صوت

نظرات