صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۱۱۸

۱

ز گنجهای گرانمایه بی نثار چه حظ؟

اگر ز خود نفشانی ز برگ و بار چه حظ؟

۲

بهارتازه کند داغ تخم سوخته را

دماغ سوخته را از وصال یار چه حظ؟

۳

خوش است دامن تحریک نیم سوخته را

جنون کامل مارا زنوبهار چه حظ؟

۴

چراغ صبح به یک جلوه می شود خاموش

مرابه موسم پیری ز اعتبار چه حظ؟

۵

درخت خشک به نشو و نما نمی جوشد

ترا که نیست جنون درسر،ازبهار چه حظ؟

۶

تمام دلخوشی روزگار در عشق است

ترا که عشق نوروزی ز روزگار چه حظ؟

۷

خوش است سوختن داغ با سیه چشمان

ترا که داغ نسوزی ز لاله زار چه حظ؟

۸

ز انتظار شود آب تلخ آب حیات

ز وصل باده گلرنگ بی خمار چه حظ؟

۹

ترا که غم نگرفته است درمیان صائب

ز مهربانی یاران غمگسار چه حظ؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۸۴
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۳۸۹

نظرات