صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۱۳۶

۱

منم به نکهت خشکی ز بوستان قانع

ز وصل گل به خس و خار آشیان قانع

۲

درون خانه شکارش آماده است

کسی که گشت به خمیازه چون کمان قانع

۳

زبان دراز بود، هرکه همچو تیغ شود

به خون ز نعمت الوان این جهان قانع

۴

چرا طفیلی زاغ سیاه کاسه شود؟

کسی که همچو هما شد به استخوان قانع

۵

به سیم ، دامن یوسف ز دست نتوان داد

ازان جهان نتوان شد به این جهان قانع

۶

همیشه بر لب بام خطر بود درخواب

ز صدر هرکه نگردد به آستان قانع

۷

ز آب خضر حیات ابد تمنا کن

مشو ز تیغ شهادت به نیم جان قانع

۸

شود خزینه اسرار سینه اش صائب

کسی که شد به لب خامش ازبیان قانع

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۳۹۲
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۹۳

نظرات

user_image
محسن شفیعی
۱۳۹۵/۰۳/۱۶ - ۰۱:۳۱:۱۶
در بیت دوم مصراع اول (همیشه)افتاده است درون خانه شکارش همیشه آماده استطبق چاپ محمد قهرمان