صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۱۷۰

۱

می نماید صد گره را یک گره زنار عشق

سبحه داران چون برون آیند ازبازار عشق؟

۲

بوی این می آسمانها را به دور انداخته است

کیست تابرلب گذارد ساغر سرشار عشق؟

۳

تخم راز عشق را در خاک کردن مشکل است

چون شرر از سنگ بیرون می جهد اسرار عشق

۴

در سر هرذره ای اینجا هوای دیگرست

اختر ثابت ندارد چرخ خوش پرگار عشق

۵

عشق ظاهر ساختن معشوق را کامل کند

ورنه عاشق رانباشد صرفه دراظهار عشق

۶

لاله خورشید بی تقریب می سوزد نفس

سر فرو نارد به هر گل گوشه دستار عشق

۷

می خورد ازسایه بال هما طبل گریز

برسر هرکس که افتد سایه دیوار عشق

۸

چون توانم ازگل بی خار او دفتر گشود؟

می زند پهلو به مژگان غزالان خار عشق

۹

شوق موسی نخل ایمن رابه حرف آورده بود

خامه صائب چرا بندد لب ازگفتار عشق؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۱۱
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۰۵

نظرات