
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۱۸۷
۱
نتوان به پای سعی رسیدن به طور عشق
خوابیده تر ز زلف بود راه دور عشق
۲
دست ستیزه در کمر بیستون کند
درهر سری که هست می تازه زور عشق
۳
از ظلمت وجود که می برد ره برون ؟
گر شمع پیش پای نمی داشت نور عشق
۴
سیری ز شغل عشق ندارند عاشقان
چون آب شور تشنگی افزاست شور عشق
۵
گر جای خار نشتر الماس سر زند
صائب قد نمی کشد ازراه دورعشق
تصاویر و صوت

نظرات