صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۲۱۱

۱

بر من مریز اشک ترحم به زیر خاک

آن دانه نیستم که شوم گم به زیر خاک

۲

از دل به مرگ شورمحبت نمی رود

جوش نشاط می زند این خم به زیر خاک

۳

سر سبزی بهار نیرزد به برگریز

خوش وقت دانه ای که شود گم به زیر خاک

۴

دامان خاک کلبه بزار گشته است

مانده است بس که دامن مردم به زیر خاک

۵

درروی خاک گرسنه ای رابگیردست

ازخنده لب مبند چو گندم به زیر خاک

۶

چون سرمه خوردگان نفس خاک تیره است

شد سرمه بس که دیده مردم به زیر خاک

۷

گل می کند زباده گلرنگ زهر خصم

چون دربهار ماند گژدم به زیر خاک ؟

۸

ازدانه های آبله صائب سبکروان

چون مور می کنند تنعم به زیر خاک

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۳۰

نظرات