
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۲۲۲
۱
جلوه های مختلف دارد شراب لاله رنگ
آب، جوهر می شود درتیغ و در آیینه زنگ
۲
خشم دل را غوطه درزنگ قساوت می دهد
برنمی خیزد سیاهی از سر داغ پلنگ
۳
راست ناید صحبت پیرو جوان بایکدگر
پربرون آرد درآغوش کمان تیر خدنگ
۴
اندکی دارد خبر از حال دل دربند زلف
هر مسلمانی که افتاده است در قید فرنگ
۵
داغ می رویاند از دل خالهای عنبرین
میکشد درخون نگه را چهره های لاله رنگ
۶
یک سر مو در اطاعت گرچه کوتاهی نکرد
با دل من زلف او دارد همان صد حلقه جنگ
۷
این هما از بیضه فولاد می آید برون
دامن دولت به آسانی نمی آید به چنگ
۸
نیست حرف سخت برخاطر گران آن را که زد
شیشه ناموس را بر سنگ صائب بی درنگ
تصاویر و صوت


نظرات