
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۲۲۸
۱
جهان فروز چنان گشت باده گلرنگ
که از شمار شرر می دهد خبر دل سنگ
۲
چکیده جگر شعله است نغمه عود
کمند عشرت رم کرده است رشته چنگ
۳
هوای چیدن گل دارم از گلستانی
که باغبان جهد از خواب از پریدن رنگ
۴
سفینه املم در محیطی افتاده است
که هست رشته شیرازه اش ز پشت نهنگ
۵
دلم به اختر بدروز سینه صاف شود
ستاره پنبه گذارد اگر به داغ پلنگ
۶
شراب عشق درآید اگر به خانه زور
شود ز سایه میناکبود چهره سنگ
۷
به قید رسم گرفتار شد دل صائب
مباد هیچ مسلمان اسیر قید فرنگ
تصاویر و صوت

نظرات