صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۲۲۹

۱

به چشم راه شناسان بود بیابان تنگ

که از نشانه شود برخدنگ میدان تنگ

۲

به ماه مصر چه نسبت ترا که گردیده است

جهان ز جوش خریدار همچو زندان تنگ

۳

قرار نیست به یک جای بیقراران را

ز بلبلان نشود جای بو گلستان تنگ

۴

صبور باش به زندان و چاه چون یوسف

که یک دو روز بود کار بر عزیزان تنگ

۵

گرهگشاست دم تازه سبکروحان

که بر نسیم نگردد ز غنچه میدان تنگ

۶

به خلق کوش جهان را گشاده گر خواهی

که کفش تنگ به رهرو کند بیابان تنگ

۷

فشار قبر کند سرمه استخوان ترا

اگر شود تو یک خاطر پریشان تنگ

۸

گلوی حرص نگردد گشاده از نعمت

که بر غنی و فقیرست رزق یکسان تنگ

۹

ز تنگنای جهان عشق تنگ می آید

اگر برآتش سوزان شود نیستان تنگ

۱۰

دل حبابی اگر بشکند ز تندی باد

چو چشم مور شود ملک بر سلیمان تنگ

۱۱

به قدر کاوش ازین چشمه آب می جوشد

ز سایلان نشود دستگاه احسان تنگ

۱۲

به چشم هرکه ز همت گشاده شد صائب

فضای چرخ بود چون دل بخیلان تنگ

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۴۰
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۱۵

نظرات