
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۲۳۰
۱
آمد بهار و شد در و دیوار لاله رنگ
از جوش لاله شیشه پرباده گشت سنگ
۲
از بس کشید ابر به برتنگ باغ را
میدان خنده بردهن غنچه گشت تنگ
۳
باغ از بنفشه رخسار یوسف است
گردیده از تپانچه اخوان کبود رنگ
۴
بتخانه فرنگ کن از باده مغز را
اکنون که گشت روی زمین صورت فرنگ
۵
مطرب چه حاجت است کسی را که می زند
بر سنگ خاره شیشه ناموس بی درنگ
۶
چون سرو می کند به نظر جلوه گردباد
از بس زدود دامن صحرا ز سینه زنگ
۷
صائب درین دو هفته که گل جوش می زند
چون داغ لاله باده لعلی مده ز چنگ
تصاویر و صوت


نظرات