
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۲۳۴
۱
خنده کردی درگلستان تازه شد ایمان گل
آتش بیطاقتی بالا گرفت از جان گل
۲
رخنه ای تا هست فیض آفتاب حسن هست
بلبل ما در قفس مست است از احسان گل
۳
بلبلان را در میان آب و آتش غوطه داد
گریه رسوای شبنم خنده پنهان گل
۴
حسن می باید که باشد عشق گو هرگز مباش
صد قفس بال و پر بلبل بلا گردان گل
۵
ای نسیم مرگ با باد خزان همراه باش
عندلیب ما ندارد طاقت هجران گل
۶
یاد ایامی که می بست از محبت باغبان
گوشه دامان ما بر گوشه دامان گل
تصاویر و صوت

نظرات
سید مهدی موسوی