
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۲۴۷
۱
گرفته اوج ز بس فیض نوبهار امسال
یکی شده است لب بام و جویبار امسال
۲
خمیر مایه چندین بهار آینده است
زمین ز ابر شد از بس که مایه دار امسال
۳
نکرده راست نفس سرو خوشخرام شود
اگر بلند شود از زمین غبارامسال
۴
چنین که رشته باران ز هم نمی گسلد
دل دو نیم نماند به روزگار امسال
۵
اگر نه صبح قیامت بود شکوفه چرا
نهفته های زمین گشت آشکار امسال
۶
شکوفه همچو ثمر پشت شاخ خم سازد
چنین هجوم کند گر به شاخسار امسال
۷
غریب نیست که زاهد برآید از خشکی
چنین که شد درو دیوار میگسارامسال
۸
ز نوبهار هوا شد چنان به کیفیت
که میکشان شکنند از هوا خمارامسال
۹
ز دست توبه گرفته است جوش لاله و گل
چو برگهای خزان دیده اختیار امسال
۱۰
به دیده تیغ مرصع نیام می آید
ز جوش لاله و گل تیغ کوهسار امسال
۱۱
بجز گرفتن جام و نظاره ساقی
نمی رود دل ودستم به هیچ کارامسال
۱۲
غنی زآب خمارند میکشان صائب
ز بس هوا ز رطوبت شد آبدار امسال
تصاویر و صوت


نظرات