
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۲۵۳
۱
قدم برون منه از خلوت نهانی دل
که می کنند گرانبارت از گرانی دل
۲
سوار دل شو اگر ذوق لامکان داری
که نیست هیچ براقی به خوش عنانی دل
۳
چنان مکن که دل ما در اضطراب آید
که عرش می تپد از بال و پرفشانی دل
۴
ستاره دل خوش شبنم سحرگاه است
چو غنچه زود زوال است کامرانی دل
۵
مخور چو پسته خندان فریب خنده خشک
شکر به کار براز خنده نهانی دل
۶
رخ تو چون نشود گلگل از توجه ما
ز سنگ لاله بروید زباغبانی دل
۷
کجا شکسته مادر درست خواهی کرد
ترا که زلف شکسته است از گرانی دل
۸
کجاست اهل دلی تا بیان کنم صائب
که کار تیغ زبان کرد بی زبانی دل
تصاویر و صوت

نظرات