
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۲۵۴
۱
اگر شود زنی بوریا شکر حاصل
شود ز خامه بی مغز هم ثمر حاصل
۲
اگر چه بر سر خوان محیط مهمان است
صدف به کد یمین می کند گهر حاصل
۳
به سالها نشود آنچه حاصل از خلوت
ز پیر میکده گردد به یک نظر حاصل
۴
سفید ساز نظر تابه مدعا برسی
که بی شکوفه نمی گردد این ثمر حاصل
۵
کند جلای وطن عالمی اگر گویم
مرا چه تجربه ها گشت از سفر حاصل
۶
توان ز سختی ایام سرخ رویی یافت
که لعل می شود از کوه واز کمر حاصل
۷
ببند لب ز طمع تا ترا دهند از غیب
گشایشی که نگردد ز هیچ در حاصل
۸
بپوش دیده ز خورشید طلعتان که مرا
نشد ز دیدنشان غیر چشم تر حاصل
۹
بجز ندامت و افسوس و حسرت بسیار
نگشت صائب ازین عمر مختصر حاصل
تصاویر و صوت

نظرات