صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۲۶۰

۱

دارم ز دست رفته عنانی ز دود دل

چون زلف تاب داده سنانی ز دود دل

۲

چون لاله سرخ روست درین بوستانسرا

آن را که هست سوخته نانی ز دود دل

۳

بر جا نماند آن که بود چون شراره اش

در زیر پای تخت روانی ز دود دل

۴

چون خامه رهنورد تو هرجا که بگذرد

ماند به یادگار نشانی ز دود دل

۵

دارد خط امان ز تریهای روزگار

آن را که هست آینه دانی ز دود دل

۶

از ما حذر که در دهن آتشین ماست

چون لاله داغ دیده زبانی ز دود دل

۷

در تنگنای سینه من جلوه می کند

هر گوشه سبز مور میانی ز دود دل

۸

تیرش ز سنگ خاره چو ابرو گذر کند

در دست هرکه هست کمانی ز دود دل

۹

افتاده تا به روز قیامت سیاه مست

هرکس که تلخ ساخت دهانی ز دود دل

۱۰

زان تازه و ترم که رسانیده است عشق

در سینه ام بنفشه ستانی ز دود دل

۱۱

صائب هوای چشمه حیوان نمی کنم

دارم اگر چه سوخته جانی ز دود دل

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۵۵

نظرات