صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۲۸۵

۱

روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده‌ام

چون نگاه آشنا از چشم یار افتاده‌ام

۲

دست رغبت کس نمی‌سازد به سوی من دراز

چون گل پژمرده بر روی مزار افتاده‌ام

۳

اختیارم نیست چون گرداب بر سرگشتگی

نبض موجم در تپیدن بی‌قرار افتاده‌ام

۴

عقده‌ای هرگز نکردم باز از کار کسی

در چمن بیکار چون دست چنار افتاده‌ام

۵

نیستم یک چشم زد ایمن ز آسیب شکست

گوییا آیینه‌ام در زنگبار افتاده‌ام

۶

همچو گوهر گر دلم از سنگ گردد دور نیست

دور از مژگان ابر نوبهار افتاده‌ام

۷

من که صائب کار یک‌رو کرده‌ام با کاینات

در میان مردم عالم چه کار افتاده‌ام

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۶۹

نظرات

user_image
علیرضا
۱۳۹۵/۱۰/۳۰ - ۰۳:۴۰:۳۶
با سلام.بنده در دیوان صائب (دست رغبت کس نمی یازد به سوی من دراز) دیدم.حالا شما نوشتید (دست رغبت کس نمی سازد به سوی من دراز) .لطفاً بررسی نمایید.با تشکریا حق