صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۲۸۹

۱

بوالعجب مجموعه ها از کف به حسرت داده ام

حاصل عمر گرامی را به غارت داده ام

۲

تا چرا گل به چشم خود ندادم جای او

خار مژگان را به سیلاب ندامت داده ام

۳

باچه رو در چار سوی مصر دکان واکنم

کاروان حسن یوسف را به غارت داده ام

۴

مبدا فیاض اگر با من کند خصمی رواست

باوجود حسن معنی دل به صورت داده ام

۵

مردم آزاده را یک جامه چون سرومست بس

کافرم در عمر خود گرتن به زینت داده ام

۶

چشم آن دارم که از ملک اثر یابد نشان

از ته دل گریه را امروز رخصت داده ام

۷

چرخ را بر خویشتن فرمانروا گردانده ام

تیغ بیرحمی به دست بی مروت داده ام

۸

عذر خواه معصیت اشک پشیمانی بس است

نامه خود را به دست ابر رحمت داده ام

۹

صائب این شعرتر آتش زبان را گوش کن

تا بدانی در سخن داد فصاحت داده ام

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۷۱
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۵۷

نظرات