صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۳۰۶

۱

با کمال محرمی محرم ازان رخساره ام

درکنار گل چو بوی گل همان آواره ام

۲

روی آتشناک خوبان آب حیوان من است

هست از آتش زندگی چون مرغ آتشخواره ام

۳

آن سپهر عالم افروزم جهان درد را

کز سرشک و داغ باشد ثابت و سیاره ام

۴

غم به قدر غمگسار از آسمان نازل شود

زان غم من زود آخر شد که بی غمخواره ام

۵

حلقه تا بر در زنند از خویش می آیم برون

چون شرر هر چند در زندان سنگ خاره ام

۶

اعتماد رزق بر رازق مرا امروز نیست

تخته مشق توکل بود از گهواره ام

۷

دور از انصاف است از گلزار بیرون کردنم

من که چون شبنم ز گل قانع به یک نظاره ام

۸

بید مجنون میوه داد و من همان بی حاصلم

چرخ ناهموار شد هموار ومن انگاره ام

۹

دل نهاد درد تابودم فراغت داشتم

چاره جویی کرد صائب این چنین بیچاره ام

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۷۹

نظرات

user_image
هیچ
۱۳۹۵/۰۱/۱۹ - ۰۶:۴۶:۰۷
با کمالِ محرمی "محروم "از آن رخساره ام