
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۳۰۷
۱
داشت از طفلی جنون جا در دل آواره ام
بود از سنگ ملامت مهره گهواره ام
۲
همچو اوراق گلستان زاول نشو و نما
هم دبستان بود با طفلان دل صدپاره ام
۳
پیشتر زان کز شفق رنگین شود جام هلال
کاسه در خون جگر می زد دل خونخواره ام
۴
پیش ازان کز شورمجنون دشت پرغوغا شود
قطره می زد در رکاب اهوان نظاره ام
۵
پیش ازان کز گلستان بلبل کند روشن سواد
فال می دیدند طفلان از دل سی پاره ام
۶
دل به اشک و داغ صائب از جهان خوش کرده ام
نیست چشم التفات از ثابت و سیاره ام
تصاویر و صوت

نظرات