صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۳۵۵

۱

شیشه لرزد بر خود از روز شراب غفلتم

از سبک مغزی گرانسنگ است خواب غفلتم

۲

جست خون مرده از خواب گرانسنگ عدم

من ز بیدردی همان مست و خراب غفلتم

۳

تیغ خورشید قیامت را کند دندانه دار

گرچنین بر روی هم بندد سحاب غفلتم

۴

گردد از باد مخالف پله خوابش گران

چشم نرم افتاده است از بس حباب غفلتم

۵

در زمان فیض خواب من گرانتر می شود

چون سگان از صبح باشد فتح باب غفلتم

۶

بود از موی سفید امید بیداری مرا

بالش پرگشت آن هم بهر خواب غفلتم

۷

گرچنین سنگین شود خواب از گرانجانی مرا

صبح محشر می شود صائب نقاب غفلتم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۹۳
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۰۴

نظرات