صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۳۵۷

۱

داده ام دست ارادت با حنای لای خم

پای رفتن نیست از میخانه ام چون پای خم

۲

بیت معمور خرابات است یارب کم مباد

تا قیامت خشتی از بنیاد پا بر جای خم

۳

همت ساقی دو چندانم شراب لعل داد

گوهر عقلم اگر پامال شد در پای خم

۴

با بزرگان یک طرف افتادن از عقل است دور

محتسب بیجاکمر بسته است در ایذای خم

۵

تنگ ظرفی را چو مینا بر کنار طاق نه

کوه تمکین شو که در میخانه گیری جای خم

۶

سر به گردون در نمی آرم زاستغنای عشق

همت دریاکشان را کی بود پروای خم

۷

می توان از صورت هرکس به معنی راه برد

جوهر می را توان دریافت از سیمای خم

۸

چند صائب همچو ساغر هرزه پروازی کنم

مدتی قصد اقامت می کنم در پای خم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۰۵
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۵۳

نظرات