
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۴۱۹
۱
پرتو مه را قیاس از نور انجم میکنم
در محیط قطره سیر بحر قلزم میکنم
۲
نیست از منصور کمتر جوش خون گرم من
خشت را آواره از بالای این خم میکنم
۳
خنده و جان بر لبم یک بار میآید چو برق
ابر میگرید به حالم چون تبسم میکنم
۴
تشنهچشمان آب شهواری ز گوهر بیبرند
داغ سودا را نهان از چشم مردم میکنم
۵
مرگ را ترجیح بر تیغ شهادت میدهم
آب در مد نظر دارم تیمم میکنم
۶
چون توانم شمع عالمسوز را در بر گرفت
من که از نور شراری دست و پا گم میکنم
۷
مطرب از بیرون ندارد خلوت صاحبدلان
همچو جوش می به ذوق خود ترنم میکنم
۸
ازور گم کردن اینجا یافت هرکس هرچه یافت
خویش را دانسته در راه طلب گم میکنم
۹
هرزهخندی شیوه من نیست چون گلهای باغ
میبرم سر در گریبان و تبسم میکنم
۱۰
این جواب آن غزل صائب که میگوید فصیح
«میروم در آتش و از دود پی گم میکنم»
تصاویر و صوت


نظرات