
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۴۳۴
۱
ما ز حرف پوچ مانند صدف لب بسته ایم
چون گهر در خلوت روشندلی بنشسته ایم
۲
تنگ نتواند زمین و آسمان بر ما گرفت
چون شرار از تنگنای سنگ و آهن جسته ایم
۳
اهل مجلس در شکست ما چه یکدل گشته اند؟
ما نه مینای تهی، نه توبه نشکسته ایم
۴
تاج اقبال سکندر این چنین لعلی نداشت
پیش یأجوج سخن سد خموشی بسته ایم
۵
در محیط عشق، خون نوح در جوش است و ما
چون حباب از سادگی بر موج محمل بسته ایم
۶
چشم ما از بس که ترسیده است از پیوند خلق
ابروی پیوسته را از لوح خاطر شسته ایم!
۷
یاد ما از خاطر احباب صائب چون رود؟
در بیاض آفرینش مصرع برجسته ایم
تصاویر و صوت


نظرات