
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۴۹
۱
غم مردن نبود جان غم اندوخته را
نیست از برق خطر مزرعه سوخته را
۲
خامسوزان هوس، لایق این داغ نیند
جز به عاشق منما آن رخ افروخته را
۳
دعوی سوختگی پیش من ای لاله مکن
می شناسد دل من بوی دل سوخته را
۴
شعله در سوختن از زمزمه ای خالی نیست
مطرب از خانه بود عاشق دلسوخته را
۵
حسن از عاشق محجوب نگردد غافل
طعمه از دست بود باز نظر دوخته را
۶
چه قدر راه به تقلید توان پیمودن؟
رشته کوتاه بود مرغ نوآموخته را
۷
برق در خرمن ارباب محبت افتد
صائب از دل چو برآرد نفس سوخته را
تصاویر و صوت


نظرات
محسن شفیعی