
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۴۹۵
۱
نظر را تا چراغ گوشه محراب خود کردم
تماشای فروغ گوهر نایاب خود کردم
۲
چه سازد با دل دریا کش من تلخی عالم
مکرر بحر را در کاسه گرداب خود کردم
۳
ندارد خواب عاشق ورنه من افسانه عالم
به کار چشم بیدار و دل بیخواب خود کردم
۴
از آن است تاج شاهان پایتخت اعتبار من
که از دریا قناعت چون گهر با آب خود کردم
۵
ز خواب مرگ چون نبود مرا امید بیداری
که من در روزگار زندگانی خواب خود کردم
۶
خودی پیچیده بود از قبله حق روی من صائب
نمازم رد نشد تا پشت بر محراب خود کردم
تصاویر و صوت


نظرات