صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۵۱۰

۱

نیم نومید از عقبی گر از دنیا گره خوردم

در آنجا باز خواهم شد اگر اینجا گره خوردم

۲

نشد کوته ز دامان اجابت دست امیدم

چو تار اشک چندانی که سر تا پا گره خوردم

۳

ز فیض راستی از جیب منزل سر برآوردم

چو راه از نقش پا هر چند چندین جا گره خوردم

۴

نشد چشم پریشان گرد من سیر از هوا جویی

مکرر گرچه زین دریا حباب آسا گره خوردم

۵

مشو در منزل مقصود از سر گشتگی ایمن

که چون گرداب من در عین این دریا گره خوردم

۶

نصیب شانه زان سنبلشان چندین گشایش شد

زدام زلف جای دانه من تنها گره خوردم

۷

شدم مشهور عالم گرچه از عزلت گزینی ها

به بال و پر ز کوه قاف چون عنقا گره خوردم

۸

ز من حرف طلب نتوان شنیدن با تهیدستی

که از تبخال غیرت بر لب گویا گره خوردم

۹

بحمدالله سر از فرمان ذکر حق نپیچیدم

چو تار سبحه از دوران اگر صد جا گره خوردم

۱۰

ز سیر و دور گردون موبمو آگه شدم صائب

درین پرگار تا چون نقطه سودا گره خوردم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۸۸
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۵۶

نظرات