صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۵۴۱

۱

زند پهلو به گردون کوه عصیانی که من دارم

به صد دریا نگردد پاک دامانی که من دارم

۲

ز وحشت سایه برگرد من مجنون نمی گردد

ندارد کعبه گرد خود بیابانی که من دارم

۳

تماشای بهشت از خلوتم بیرون نمی آرد

به است از جنت در بسته زندانی که من دارم

۴

ز سهمش پنجه شیران چو برگ بید می لرزد

درون سینه از تیرش نیستانی که من دارم

۵

ز اکسیر قناعت می شمارم نعمت الوان

اگر رنگین به خون گردد لب نانی که من دارم

۶

توکل می دهد سامان کار من به آسانی

ندارد هیچ رهرو میرسامانی که من دارم

۷

ز مد عمر جاویدان ندارد کو تهی صائب

ز دست و تیغ او زخم نمایانی که من دارم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۰۲
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۶۳

نظرات