صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۵۶۶

۱

ز جوش سینه حرف آفرین میخانه خویشم

ز معنیهای رنگین باده پیمانه خویشم

۲

نیم پروانه تا برگرد شمع دیگران گردم

که من از شعله آواز خود پروانه خویشم

۳

حجاب از خوبی کردار گردیده است گفتارم

به خواب غفلت از شیرینی افسانه خویشم

۴

ز خلوت حلقه صحبت مرا بیرون نمی آرد

که در هر جا که باشم چون کمان در خانه خویشم

۵

ز نعمتهای الوان بوی خون آید به مغز من

درین مهمانسرا قانع به آب و دانه خویشم

۶

نیم ثابت قدم در کفر و ایمان از دو رنگیها

گهی بیت الحرام خویش و گه بتخانه خویشم

۷

ز جوی شیر کردم تلخ بر خود خواب شیرین را

خجل چون کوهکن زین بازی طفلانه خویشم

۸

ز بار دل سبک سازم اگر دوش دو عالم را

همان در زیر بار همت مردانه خویشم

۹

چو خون شد مشک ممکن نیست دیگر بار خون گردد

عبث در فکر اصلاح دل دیوانه خویشم

۱۰

ز قحط حسن با سوز دل خود عشق می بازم

درین وحدت سرا هم شمع و هم پروانه خویشم

۱۱

ربوده است آنچنان فکر و خیال او مرا صائب

که در صحبت همان در خلوت جانانه خویشم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۱۵
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۵۷

نظرات