صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۶۱۲

۱

سوختم بس که به دنبال تمنا رفتم

مردم از بس که پی آتش سودا رفتم

۲

منم آن سیل که صد بار شدم زیر و زبر

تا از این وادی خونخوار به دریا رفتم

۳

سرمه گردید نفس در جگر سوخته ام

تا به کنه دل خود همچو سویدا رفتم

۴

می زدم جوش طرب در دل خم چون می ناب

به چه تقصیر به پیمانه و مینا رفتم؟

۵

عرق سعی به مقصود رسانید مرا

بر بساط گهر از آبله پا رفتم

۶

این زمان راه به پای دگران می سپرم

من که صد بادیه را سلسله بر پا رفتم

۷

(جلوه گل نزند راه تماشای مرا

من که از کار ز حسن چمن آرا رفتم)

۸

(درد عشق است خداداد، و گر نه صد بار

من بیچاره به دریوزه دلها رفتم)

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۳۷

نظرات