صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۶۲۹

۱

از دل سوخته اخگر به گریبان دارم

سینه ای گرمتر از خاک شهیدان دارم

۲

ساده از نقش تمناست دل خرسندم

عالمی امن تر از دیده حیران دارم

۳

به تهیدستی من خنده زند موج سراب

دامن بحر به کف گرچه چو مرجان دارم

۴

قسمت زنگی از آیینه روشن نشود

انفعالی که من از صاف ضمیران دارم

۵

هر که محروم شد تا از نان جوین می داند

که چون خون در جگر از نعمت الوان دارم

۶

خرقه پوشیدن من نیست ز بیدار دلی

پای خوابیده نهان در ته دامان دارم

۷

بوی خون شفق از خنده من می آید

گرچه چون صبح به ظاهر لب خندان دارم

۸

چون تو از پشت ورق روی ورق می خوانی

حال خود از تو چه پوشیده و پنهان دارم؟

۹

گرچه چون شانه ز من باز شودهر گرهی

سری آشفته تر از زلف پریشان دارم

۱۰

می کند شهپر پرواز قفس را صائب

خار خاری که من از شوق گلستان دارم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۴۵

نظرات