صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۶۴۹

۱

حال خود چون به تو ای غنچه دهن عرض کنم؟

به زبانی که ندارم چه سخن عرض کنم؟

۲

چون بغیر از تو سخن را نبود دادرسی

سخن خود به که از اهل سخن عرض کنم؟

۳

درد خود را زمسیحا نتوان داشت نهان

سرتویی، درد سر خود به که من عرض کنم؟

۴

سخن بوسه که جنگ است گل پیشرسش

به چه امید من ای غنچه دهن عرض کنم؟

۵

آرزویی که گره در دل گستاخ من است

ادب این است که با تیغ و کفن عرض کنم

۶

مومیایی ز دل سنگ برون می آید

شکوه خود به که ای عهدشکن عرض کنم؟

۷

محرم راز چو در دایره امکان نیست

رخصتم ده که به آن چاه ذقن عرض کنم

۸

گر به طومار شکایت نتوانی پرداخت

آنقدر باش که من یک دو سخن عرض کنم

۹

گل نفس سوخته از شاخ برآید صائب

گر تهیدستی خود را به چمن عرض کنم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۵۵

نظرات