
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۶۷۹
۱
گرچه پیریم تمنای جوانی داریم
نوبهاری به ته برگ خزانی داریم
۲
ما اگر هیچ نداریم درین عبرتگاه
لله الحمد که چشم نگرانی داریم
۳
مست خوابیم اگر مست می ناب نه ایم
عوض رطل گران، خواب گرانی داریم
۴
گرچه هموار نماییم به ظاهر چون ابر
در سفرها نفس برق عنانی داریم
۵
چهره زرد سپند نظر بدبین است
ورنه در پرده دل لاله ستانی داریم
۶
می چریم این که درین دشت به غفلت شب و روز
می توان یافت که ما نیز شبانی داریم
۷
دامن افشان مگذر از در غمخانه ما
که بر آتش دل خونابه چکانی داریم
۸
صائب اظهار غم و شادی خود بی ظرفی است
ورنه ما نیز بهاری و خزانی داریم
تصاویر و صوت


نظرات