
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۷۰۶
۱
منم که از جگر لاله داغ می دزدم
فروغ از گهر شب چراغ می دزدم
۲
به نیم جنبش ابرو خموش می گردم
به یک نسیم نفس چون چراغ می دزدم
۳
اگر به مجلس می صد حدیث تلخ رود
به زیرلب همه را چون ایاغ می دزدم
۴
سراغ می کنم از مردمان نشان ترا
دگر ز رشک نشان از سراغ می دزدم
۵
ز داغ بی نمکی چند زخم من سوزد
ز بزم عشق نمکدان داغ می دزدم
۶
دماغ نکهت تند نسیم زلف کراست
ز بوی سیب زنخدان دماغ می دزدم
۷
دگر عجب گل داغی به دستش افتاده است
ز صائب این گهر شب چراغ می دزدم
تصاویر و صوت

نظرات