صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۷۱۰

۱

به حرف تلخ ز لبهای یار خرسندم

چو طوطیان نبود چشم بر شکر خندم

۲

مرا مکن ز سر کوی خود به خواری دور

که من به یک نگه دور از تو خرسندم

۳

اگر علاقه به مجنون من ندارد عشق

چرا از چشم غزالان کند نظربندم

۴

چو سرو و بید ز بی حاصلی کفایت من

همین بس است که آسوده دل ز پیوندم

۵

به خون بیگنهان نیست تشنه غمزه تو

چنین که من به وصال تو آرزومندم

۶

رسیده است به جایی جنون من صائب

که هیچ کس ز عزیزان نمیدهد پندم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۸۴

نظرات