صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۷۱۸

۱

ز خال روز سیاهی که داشتم دارم

ز زلف رشته آهی که داشتم دارم

۲

رسید اگر چه به پایان چو شمع هستی من

ز اشک و آه سپاهی که داشتم دارم

۳

تو داد وعده خلافی بده به خاطر جمع

که من همان سر راهی که داشتم دارم

۴

درین بهار که یک سبزه زیر سنگ نماند

ز زیر بال پناهی که داشتم دارم

۵

چه سود ازین که سرم چون حباب رفت به باد

ز فکر پوچ کلاهی که داشتم دارم

۶

به وصل گمشده خود رسید هر بی چشم

منم که چشم به راهی که داشتم دارم

۷

ز خرمن است چه حاصل دل حریص مرا

که چشم بر پر کاهی که داشتم دارم

۸

به رو اگر چه گناه مرا نیاوردند

ز انفعال گناهی که داشتم دارم

۹

ز خوان وصل نشد سیر دیده ام صائب

گرسنه چشم نگاهی که داشتم دارم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۶۰
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۵۸۸

نظرات