
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۷۲۸
۱
منم که فیض شراب از کتاب می گیرم
به همت از گل کاغذ گلاب می گیرم
۲
هوای عالم آب است سازگار مرا
دل از پیاله و جان از شراب می گیرم
۳
در آتش است صراحی ز صبح خیزی من
همیشه چشم قدح را به خواب می گیرم
۴
ز چشم مست بتان چشم مردمی دارم
چه ظالمم که خراج از خراب می گیرم
۵
نشاط رفته ز عمر گذشته می خواهم
حساب موج از بحر سراب می گیرم
۶
به زور بازوی همت چو لعل در دل سنگ
فروغ تربیت از آفتاب می گیرم
۷
اگر به گوش صدف صائب این غزل خوانم
هزار دامن در خوشاب می گیرم
تصاویر و صوت


نظرات