
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۷۳۱
۱
ز خال گوشه ابروی یار می ترسم
ازین ستاره دنباله دار می ترسم
۲
چو مهره در دهن مار می توانم رفت
از آن دو سلسله تابدار می ترسم
۳
ز رنگ و بوی جهان قانعم به بی برگی
خزان گزیده ام از نوبهار می ترسم
۴
ز نیش مار به نرمی نمی توان شد امن
من از ملایمت روزگار می ترسم
۵
شکست دشمن عاجز نه از جوانمردی است
ترا گمان که من از نیش خار می ترسم
۶
به تنگ حوصلگان بر نمی توان آمد
از بحر بیش من از چشمه سار می ترسم
۷
مرا ز آتش دوزخ نمی توان ترساند
ز شرمساری روز شمار می ترسم
۸
ز سیل حادثه از جا نمی روم صائب
ز شبنم رخ آن گلعذار می ترسم
تصاویر و صوت

نظرات
امیر اصغری