
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۷۳۸
۱
اگر چه نیک نیم در پناه نیکانم
عجب که تشنه بمانم، سفال ریحانم
۲
ز اشک شمع به شبگردی اشک من پیش است
ز گریه زمزم صد کعبه شبستانم
۳
چرا عزیز نباشم به دیده ها چون خال
کبوتر حرم آن چه زنخدانم
۴
صدف به آب گهر تا دهن نمی شوید
نمی برد به زبان نام چشم گریانم
۵
همان تلاش نهانخانه وطن دارم
اگر دهد به کف دست جا سلیمانم
۶
به هر که منکر جوش سرشک من باشد
اگر بود پسر نوح، موج طوفانم
۷
گشاده روی به احباب چون گل صبحم
به گرمخونی چون آفتاب تابانم
۸
تلاش میوه جنت نمی کنم صائب
هلاک سیب زنخدان و نار پستانم
تصاویر و صوت

نظرات