صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۷۶۴

۱

شدند جمع دل و زلف از آشنایی هم

شکستگان جهانند مومیایی هم

۲

شود جهان لب پر خنده ای، اگر مردم

کنند دست یکی در گرهگشایی هم

۳

فغان که نیست به جز عیب یکدگر جستن

نصیب مردم عالم ز آشنایی هم

۴

شدند تشنه لبان جهان بیابان مرگ

چو موجهای سراب از غلط نمایی هم

۵

درین قلمرو ظلمت چو رهروان نجوم

روند سوخته جانان به روشنایی هم

۶

ز سنگ تفرقه روزگار بیخبرند

جماعتی که دلیرند در جدایی هم

۷

شود بساط جهان پر زر تمام عیار

کنند کوشش اگر خلق در روایی هم

۸

شدند شهره عالم چو بلبلان صائب

سخنوران جهان از سخنسرایی هم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۱۱

نظرات