
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۷۷۲
۱
عنان گسسته تر از سیل در بیابانیم
به هر طرف که قضا می کشد شتابانیم
۲
نمی شود که در آغوش ما نیایی تنگ
تو شبنم گل و ما آفتاب تابانیم
۳
نظر به عالم بالاست ما ضعیفان را
نهال بادیه و سبزه بیابانیم
۴
به کوی عشق ز نقش قدم فتاده تریم
و گرنه در گذر خود ، فلک خیابانیم
۵
ز برگریز خزان پای ما نمی لغزد
که در ثبات قدم سرو این خیابانیم
۶
ازان ز ما همه عالم حساب می گیرند
که در قلمرو انصاف، خود حسابانیم
۷
تو در حریم سویدا و ما سیه کاران
چو گردباد سراسر رو بیابانیم
۸
به هر مقام که جمعیت است رحمت نیست
ازان چو سیل به بحر عدم شتابانیم
۹
جواب آن غزل جامی است این صائب
که ما ز ساغر غفلت تنک شرابانیم
تصاویر و صوت

نظرات