صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۷۸۲

۱

سر بر فلک ز همت والا کشیده ام

تسبیح را ز دست ثریا کشیده ام

۲

هرگز نشد که بر سر حرف آورم ترا

من کز دهان غنچه سخن وا کشیده ام

۳

گرکوه بیستون طرف بحث من شده است

در خاک و خون به موی مدارا کشیده ام

۴

نیسان چرا گهر نکند قطره مرا؟

کم محنتی ز تلخی دریا کشیده ام؟

۵

از پا کشند بی ادبان خار را و من

از خار راه او ز ادب پا کشیده ام

۶

از خاکمال حادثه ایمن نبوده ام

چون سایه رخت خویش به هر جا کشیده ام

۷

بارست بر تجرد من تهمت لباس

داغم که پا به دامن صحرا کشیده ام!

۸

صائب دچار نشتر الماس گشته است

بیش از گلیم خویش اگر پا کشیده ام

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۱۹
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۵۰۳

نظرات