صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۸۱۳

۱

اول سری به رخنه دیوار می کشم

دیگر به آشیانه خود خار می کشم

۲

سوزن تمام چشم شد از انتظار و من

با ناخن شکسته ز پا خار می کشم

۳

چون زاهدان به مهره گل دل نبسته ام

از سبحه بیش غیرت ز نار می کشم

۴

امسال خنده ام نه چو گل از ته دل است

خمیازه بر شکفتگی پار می کشم

۵

از خار خار تیغ به تن پوست می درد

از خون فزون ز نیشتر آزار می کشم

۶

دارم به هر دو دست دل نازک ترا

از موم گرد آینه دیوار می کشم

۷

در حلقه جنون به چه رو سر درآورم؟

داغم به فرق و منت دستار می کشم

۸

در حلقه جنون به چه رو سر درآورم؟

داغم به فرق و منت دستار می کشم

۹

با شانه دست کرده یکی در شکست من

دست از میان طره طرار می کشم

۱۰

آیینه ام، به جامه خاکستری خوشم

از بخت سبز زحمت زنگار می کشم

۱۱

صائب ز کوچه گردی زلف آمدم به تنگ

خود را به گوشه دهن یار می کشم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۳۴

نظرات