
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۸۱۴
۱
تیغ برهنه را به بغل تنگ می کشم
چون ساغری ز باده گلرنگ می کشم
۲
شبدیز عقل ترک حرونی نمی کند
گلگون باده را به ته تنگ می کشم
۳
خال تو سنگ کم به ترازوی من نهاد
من هم متاع دل به همین سنگ می کشم!
۴
قرب مکان تسلی عاشق نمی دهد
در پای ناقه ناله به فرسنگ می کشم
۵
آتش ز چشم تیشه فرهاد می جهد
هر ناخنی که بر جگر سنگ می کشم
۶
صائب خمار زور چو می آورد به من
مینای باده را به بغل تنگ می کشم
تصاویر و صوت

نظرات