صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۸۱۵

۱

از فکر خلق عشق خدا کرد فارغم

این درد از هزار دوا کرد فارغم

۲

هر چند سوخت تخم مرا عشق، خوشدلم

کز خار نشو و نما کرد فارغم

۳

قد تو از قیامت نقدی که جلوه داد

از انتظار روز جزا کرد فارغم

۴

شادم به غنچه دل مشکل گشای خویش

کز منت نسیم صبا کرد فارغم

۵

چون مغز بی حجاب برون آمدم ز پوست

عشق یگانه از دو سرا کرد فارغم

۶

حیرانیی که شد ز محبت مرا نصیب

از امتیاز درد و دوا کرد فارغم

۷

صحرا به من ز راهنما تنگ گشته بود

آوارگی ز راهنما کرد فارغم

۸

شکر خدا که دیدن آن لعل آبدار

ازناز خشک آب بقا کرد فارغم

۹

مشرب درین جهان ندهد گر نتیجه ای

این بس که از عصا و ردا کرد فارغم

۱۰

دریافتم حقیقت دنیای پوچ را

دل زین سراب آب نما کرد فارغم

۱۱

صائب ربود جاذبه دل مرا ز خلق

زین همرهان آبله پا کرد فارغم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۹۵
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۳۵

نظرات