
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۸۲۷
۱
نتوان گرفت روزی هم از دهان هم
مرغان نمی کنند غلط آشیان هم
۲
چون پل ز سیل حادثه از جا نمی روند
جمعی که بسته اند میان بر میان هم
۳
ارباب ظلم تقویت یکدگر کنند
این فرقه اند از دل سنگین، فسان هم
۴
در آسیا دو دانه نجوشد به یکدگر
در زیر چرخ نیست دو دل مهربان هم
۵
چشم زمانه سیر نمی گردد از نفاق
تا خلق توتیا نکنند استخوان هم
۶
چندان که در بساط جهان می کنم نظر
جز سنگ و شیشه نیست دو دل مهربان هم
۷
از رنگ چهره راز مرا شرم یار یافت
دانند خوب بسته زبانان زبان هم
۸
در روزگار حسن سلوک تو اهل نظم
صائب شدند از ته دل مهربان هم
تصاویر و صوت


نظرات