صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۸۳۴

۱

عمری است ما لب از طمع خام بسته‌ایم

از صبر سنگ بر دل ناکام بسته‌ایم

۲

مینای باده با رگ گردن مطیع ماست

تا لب ز گفتگو چو لب جام بسته‌ایم

۳

از شکرست بستر و بالین ما چو مغز

تا دیده از نظاره چو بادام بسته‌ایم

۴

بی‌طالعیم، ورنه درین طرفه صیدگاه

چندان که چشم کار کند دام بسته‌ایم

۵

زان لب کز او کسی نشنیده است حرف تلخ

امیدها به بوسه و پیغام بسته‌ایم

۶

اسباب کامرانی خصم است سال‌ها

طرفی که ما ازین دل خود کام بسته‌ایم

۷

هرچند بر زمین پر ما نقش بسته است

احرام بوسه لب آن بام بسته‌ایم

۸

ز آغاز می‌توان به سرانجام راه برد

ما دل عبث به فکر سرانجام بسته‌ایم

۹

چون دانه نیست عاریتی سیر دام ما

ما دل به دام چون گره دام بسته‌ایم

۱۰

صائب به ذوق ما نتوان یافت کافری

زنار را به رغبت احرام بسته‌ایم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۴۴

نظرات