
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۸۳۶
۱
خندان به زیر تیغ تغافل نشسته ایم
در خارزار بر ورق گل نشسته ایم
۲
از انفعال،خار بیابان وحشتیم
چون خار اگر چه در قدم گل نشسته ایم
۳
زیر سپهر پای به دامن کشیده ایم
در فصل نوبهار ته پل نشسته ایم
۴
چون نوبهار جلوه ما یک دو هفته است
بر دامن گل و پر بلبل نشسته ایم
۵
چون شبنم گداخته بر روی دست گل
آماده هزار تزلزل نشسته ایم
۶
از شرم ناکسی جگر خویش می خوریم
بر شاخ گل اگر چه چو بلبل نشسته ایم
۷
از چشم نرم خلق ز بس زخم خورده ایم
بر روی برگ گل به تأمل نشسته ایم
۸
صائب ز فکر زلف پریشان آن نگار
آشفته تر ز طره سنبل نشسته ایم
تصاویر و صوت

نظرات