صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۸۷۰

۱

ما داغ توبه بر دل ساغر گذاشتیم

دور طرب به نشأه دیگر گذاشتیم

۲

اینجا کسی به داد دل ما نمی رسد

دیوان خود به دامن محشر گذاشتیم

۳

ترک سرست خضر ره بازماندگان

ما کار شمع خویش به صرصر گذاشتیم

۴

یک جبهه گشاده ندیدیم در جهان

پوشیده بود روی به هر در گذاشتیم

۵

ابر ز کام مغز جهان را گرفته است

بیهوده عود خویش به مجمر گذاشتیم

۶

تا در شمار آبله پایان در آمدیم

چون بحر پای بر سر گوهر گذاشتیم

۷

روی زمین چو صفحه مسطر کشیده شد

از بس به خاک پهلوی لاغر گذاشتیم

۸

روزی که گشت آهن ما تیغ آبدار

تن رابه پیچ و تاب چو جوهر گذاشتیم

۹

آیینه ای است آب نما ساغر سپهر

بیهوده لب بر این لب ساغر گذاشتیم

۱۰

صائب ز انفعال نداریم روی خلق

تا خویش را به خاک برابر گذاشتیم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۶۲

نظرات