صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۸۸۲

۱

ما زهر را به جبهه بگشاده چون کشیم؟

خمیازه را به چاشنی باده چون کشیم؟

۲

از کوه قاف بال پریزاد عاجزست

بار جهان به خاطر آزاده چون کشیم؟

۳

در فکر آسمان و زمینیم روز و شب

با این غبار ودود، نفس ساده چون کشیم؟

۴

ما خون ز دست یار به صد ناز خورده ایم

از دست دیگران قدح باده چون کشیم؟

۵

دریا و موج تشنه آمیزش همند

از عشق دامن دل آزاده چون کشیم؟

۶

طوفان به بادبان ننهفته است هیچ کس

بر روی شید، پرده سجاده چون کشیم؟

۷

ما ره به خط بی قلم یار برده ایم

منت ز حرفهای قلم زاده چون کشیم؟

۸

فرمان قتل نیست چو پروانه مراد

ما ناز نوخطان ز رخ ساده چون کشیم؟

۹

صائب بهشت جای خس و خار خشک نیست

زهاد را به انجمن باده چون کشیم؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۶۸

نظرات